ماندهام
چگونه تو را فراموش کنم
اگر تو را فراموش کنم
باید
سالهایی را نیز که با تو بودهام
فراموش کنم
دریا را فراموش کنم
و کافههای غروب را
باران را
اسبها و جادهها را
باید
دنیا را
زندگی را
و خودم را نیز فراموش کنم
تو با همه چیز درآمیختهای
.
رسول یونان
یعقوب (ع) سالها به انتظار نشست و سر انجام به مراد دلش رسید . چه افتادست که لیاقت دیدن مراد دلمان را نداریم .هر کس به هر زبانی از تو سخن می گوید و با هر آنچه صافی نیتش را برساند ، به وصف تو می پردازد . عده ای گویند ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم . عده ای گویند ما منتظر منتقم فاطمه هستیم . ادیبان به آفتابی در پس ابر تو را تشبیه کرده و گاه به گاه در مدحت مدیحه های بسیار می سرایند .هرکس به هر نشانی که بشود دست می اندازد تا یاد تو را در ذهنش منسجم تر کند . چقدر زیباست چشمه دل را در دریای صفای زلال جمکران غرق کردن . چه زیباست نا امید نشدن از امید ظهورت . چه حس خوبی دارد تکرار واژه تکراری ظهور که تو به آن معنی دیگر بخشیده ای . زمان و زمانه هم به انتظار نشسته تا به این واژه ی خسته جامه ی عمل بپوشانی . جامعه بسیار صبور است . پدربزرگ های ما دیگر در این دنیا نیستند و چه جالب است که ما ادامه انتظار آنها را به تماشا نشسته ایم و جالبترآنکه هرگز نه خستگی از گذشتگان دیدیم در این جاده انتظار و نه تاکنون خسته شده ایم . این خیلی خوب است که بهانه ما شدی . بهانه ای برای نجوا و راز و نیاز . کمتر کسی را می شناسم که در کنار بیان نیاز های عمیق روحانی اش به در گاه حق ، عطشش برای فرج تو را پنهان کند و یا یادی از آن نکند . می دانم که می دانی ولی می گویم بدان که تحمل آمدنت با این همه سوال و اما و اگر ، با این همه مدت زمان که از آن می گذرد ،با این خیل عظیم نیرنگ های دنیا پرستان و تلاش برای کمرنگ کردن نامی به نام مهدی (عج) هنوز هم پر رنگ ترین انتظارها که سرآمد انتظار های عمومی دنیاست ، انتظار فرج تو ؛ آخرین منجی عالم بشریت است . از فرهنگ دینی درک زیادی بر کودک میسر نیست . به شوق تو و با دریایی از ناشناخته ها ، نقاشی کودکان از ندیده ای که دوستش دارند دیدنیست . هر یک با بهترین تصویر ذهنیشان سفید ترین بندگان خدا که تو باشی را بر کاغذ سفید تداعی می کنند . گویند که در میان ما هستی و دیدگان بر دید تو ناتوان اند . افسوس که سطحی نگریها و دین نامداریهایمان چشمان دلمان را بسته است . یک اتفاق مقدس محور شادمانی همگان می شود . همه جا را جشن فرا می گیرد و کوی و برزن سرشار از شادمانه ها می شود . همگان به سهم خود وبا هر درکی از منجی غایبشان ، در هرچه بهتر برگزار شدن این مراسم می کوشند .ایفای نقش همه دیدنیست . روز تولد تو این هدیه را به جامعه می دهد . هدیه ای از نوع بهترین شادی . از جنس هر آنچه که هرکس برای شاد شدن نیاز دارد و با مال توان خریداری این شادی عمیق جسم و جان میسر نیست . عاجزانه شاید واژه ی قشنگی نباشد اما همه چیز در سایه سار وجود مبارکت معنایی دیگر می یابد . پس عاجزانه اما پر امید از خداوند حکیم که حکمت زمان ظهورت در دانسته های اوست و از دید ما پنهان است می خواهم که اتفاقی نیکو در تقدیر من رقم زند ودر قیامت فردا به رغم تمام گناهان عدیده ام ، بتوانم سرم را بالا گرفته و با افتخار و از عمق وجود فریاد بر آرم که من در زمان حیاتم چشمم به جمال نورانی مهدی (عج) منور شد .
از تو گفتن دشوار است . اما از تو نگفتن دشوارتر . مدح زبانم به کدامین جلوه از محضر عالم تابت جاری شود ؟ ای وجود لا توصیف . همیشه خدا را به خاطر داشتنت شکر میکنم که هدیه ای چون تو را برای ما فرستاد
ادامه مطلب ...خدایا اگر زندگی دوباره ای می داشتم، نمی گذاشتم حتی یک روز
بگذرد، بی آنکه به مردمی که دوستشان دارم بگویم دوستتان دارم.